رمان موبایل اندروید

رمان عاشقانه داستان کوتاه ادبی

رمان موبایل اندروید

رمان عاشقانه داستان کوتاه ادبی

      ♦♦ شهروز براری  صیقلانی در این اثر. از همه چیز نوشته است از روابطش،
  از مطالعاتش که نظراتش گنجینه ای ست در کتاب..  
♪♪♪♪♪   محمدرضا  پژوهش  خبرنگار    روزنامه نگار    ؛  
هر چه می خواستم جملاتی از کتاب بیاورم با اینکه برای خودم دلنشین و خواندنی بودن اما سرشار از غمی بودند که بازگو کردنش برایم سخت بود. غمی که همه ی ما داریم غم ایرانی بودن_______________________________________________. 
♥♥  شهروزبراری   در ابتدای کتاب  اینگونه سلام میگوید و  اینگونه دلتنگی های دل شکسته اش  را بازگو میکند:
★←   سلام  بهار بی وفا ، سلام   ایران  سلام  ای  آسمان ابری رشت..      ای  رشت  عزیز   و  بارانزده   ای زادگاه عزیزم
ای سرزمین جلگه ای   و  خیس    ،   ای  شهر گرفتار شده میان دو رودخانه ی  گوهر رود  و  زَرجوب      ،  ای  باغ زیبای محتشم    با عمارت کلاه فرنگی  کهنه ای که بر سر داری ، دلم  تنگتان است .        از اسب سفیدی  ایستاده در میدان گرد  گلسار با  دم ماهی گونه اش  و  فواره های آبی خروشان که از دهان نیمه بازش  سینه ی آسمان را میشکافد و  مجدد به درون حوضچه  میریزد و   اسیر جاذبه ای  اجباری میشود  سلام       چه دلتنگم . .    دلتنگ چراغ های  گرد زیر آب درون    حوضچه ی طبقه وار و  پلکانی وسط  سبزه میدان    هستم   با چراغ های  رنگی  جورواجور  و رویایی... 
  ای  همشهری  های  جاهلِ ظالم، سلام .   ای  مهمان نوازان خوش  استقبال و بد بدرقه   ای غریب نوازان  باهوش    ای  شیک پوشان   تحصیل کرده  و چتر به دست ‌  سلام..   ای  سرزمین ایران کوه های بلند، بیابان های سوخته و آفتاب وحشی و رفتگان و ماندگان عزیز، دلم برایت تنگ ، شده، خیلی تنگ شده، ای بی وفای ناکسِ دور ! با این بیداد تبهکاران، وای به حال آیندگان.
______________________________________________________

♣♣ در مقدمه ی روزها در راه خطاب به خواننده می نویسد 

★ ← ” این یادداشت ها در  کنج خلوت تنهایی هایم در شهری غرییب  و با  قلبی  نجیب  در  سکوت خلوت شب هنگام  به روی کاغذ می آمد و در آن حال جز من کسی با من نبود، تا آنجا که می توانستنم نادانی ها و ناتوانی هایم را پنهان نکردم، کوشیدم تا به خودم کمتر دروغ بگویم و از       حقیقت نهراسم. ______________________________________________________
♣♣)”
(به نظر من این نهایت خود بودن است کسی که نادانی و ناتوانی هایش را پنهان نمی کند انسان خودساخته ی همیشگی است)
‡†‡†← نوشتن راهی برای دیدن و شناخت خود
براری  در سال  ۲۰۱۶  ،در  شهر  ری   یاداشت ها را آغاز می کند    ★←     ۱۳۹۴  قلعه نو/ دی ماه 
“پنج شش ماه است که می خواهم نوشتن این یادداشت های روزانه را شروع کنم؛ شاید نزدیک به یک سال… اگر آدم چشم های بینا داشته باشد بسیاری چیز ها می بیند که شایسته نوشتن است اما برای دیدن باید به فکر آن بود و نوشتن یادداشت خود تمرینی است برای دیدن، یاد می دهد که آدم چشم هایش را باز کند. ”
_________________________________
♣♣ شهروز براری  کسی  که  شبیه  هیچ کس دیگر نبود  و   خودساخته بودن را  به سرحد کمال  رسانیده  است  و  مانند خودش است و از “ما” این گونه سخن می گوید:

★←  عام و  علیک        ینی  درود  و احترام     شین براری   ینی  شهروز براری  صیقلانی ام   و خطاب به  فارسی زبانان مینویسم که ؛ ما به عنوان یک قوم یا “ملت” از آغاز گرفتار اهورامزادا و اهریمن و زندانی “نیک و “بد” ، خیر و شر، بوده ایم. هر چیز و کار یا خوب است یا بد، یا سفید است یا سیاه، حد وسط و خاکستری وجود ندارد. از این بابت به معنای فرنگی کلمه مانوی
هستیم. برای همین “هستی شناسی” ما اخلاقی و ادبیات کلاسیک مان سرشار از درس اخلاق است؛ از دوره ساسانیان تا همین   ،   آخرها ! در رابطه با همدیگر هم همین طور. نویسنده های ما در همین سنت، حرفهً نویسندگی را با شغل دادستانی یا وکالت  عوضی می گیرند، دادستان یا وکیل مدافع جمعی یا توده ای هستندبه ضد گروهی دیگر. مفهوم “جدید” تعهد و دشمنی دیرین
ملت و دولت ، شاه و رعیت نیز نقش سیاسی اجتماعی نویسنده را تشدید می کرد، و می کند.
“گذشته به عنوان گذشته برایم بی معنی ست. وقتی معنی پیدا می کند که در من به اکنون مبدل شود.”
“ما ایرانی ها مردمی هستیم که پرسش نمی کنیم در عوض پاسخ همه چیز را داریم. اهل دین و شیفته
ایمانیم نه مرد فلسفه و تفکر…”

_______________________________________________
♣♣ در تاریخ  ۲۱بهمن  ۱۳۹۷ و  در بحبوبه ی سالروز   جشن پیروزی انقلاب  اسلامی ایران   اینگونه نوشته بود:

★← …همین ماجرا بر مذهبی ها هم خواهد رفت. منتها شاید کمی دیرتر و به شکلی دیگرتر. اگر پیروز شوند و مستبدانه رفتار کنند،
یکپارچگی این توده ی انبوه، این ملتی را که پشت سر دارند، از دست می دهند. اما اگر پس از پیروزی با خلق خدا کمی به آزادی

رفتار کنند، باز بیگمان پیروان امروز به راه های خود خواهند رفت. بهرحال چیزی به خلاف طرحی که آنها در خیال دارند واقع می شود.
______________________________________________________ ♣♣  او انسانی بود خودساخته، معمارِ خود. در زمانه ای که همه بانگ حقیقت را با نوای دروغ می نواختند.

★← “اصل های من اینهاست: حقیقت، عدالت و زیبایی، که عشق بهار همه ی آنها را از درون به هم بسته کرده است.”
_______________________________________________________
این کتاب ارزش خواندن دارد.

♣♣کتاب    تعبیر  محال رویا  در دنیای وارونه  ♪• را  انتشارات خاوران در پاریس منتشر کرده است. که البته با  گوگل به دست ما هم رسیده است. من از اینجا پیدا کردم.

کتابی خواندنی ست بسیار خواندنی.
___________________________________________________

 ♠♠و یک اثر  دیگر از  نویسنده ای  خاص و  هم سبک با شین براری  یعنی شاهرخ مسکوب    بنام   خودت را معماری کن در تلگرام
____________________________________________________
More from my site


Post Views: ۲,۶۲۹
از کتابشهروزبراری  و  از  کتابشاهرخ مسکوبفردیت
Related Posts
کتاب سر کلاس با کیارستمی
زندگی در دوزخ با صراحی شکسته 
چرا کتاب خواندن شجاعت می خواهد؟
 Comments (0)
Add Comment
صفحه نخست 
توسعه فردی معرفی کتاب معرفی فیلم کوچینگ مدل ذهنی روانشناسی مثبت گرا اراده درباره‌ی من
 View Desktop Versio
در ماگادان کسی پیر نمی‌شود
ایدئولوژی‌ها تاریخ مصرف دارند اما نبرد انسان برای زندگی همیشگی ست.
و شوق زیستن اگر از شعله‌های درونی یک انسان گرما بگیرد همیشگی است.
در بازمانده‌ای از ماگادان. ماگادان اسمی به این خوش آوایی ، نام اردوگاه‌های کار اجباری دوران استالین است.
زندانیانی گرد آمده از سراسر جهان، عاشقان کمونیست در بهشت موعود. قربانیان ایده لوژی .
بازمانده‌ای از ماگادان مستند ساخته‌ی عارف محمدی روایت انسانی از زندگی یک همیشه انسان است . عطا صفوی که ده
سال در اردوگاه‌های کار اجباری بود و همیشه برای زندگی گردن جنگید. کسی که در گردباد حادثه جنگید و پیروز شد
انسان برای پیروزی آفریده شده است. او را می توان نابود کرد ،اما نمی توان شکست داد.
ارنست همینگوی
دکتر عطا صفوی در این فیلم زندگی‌اش را که سراسر درد و رنج و مهاجرت بوده است روایت می‌کند داستانی چنان
هیجان‌انگیز که تمام تکنیک های روایت در برابرش رنگ می‌بازد. تلاش عطا صفوی نمونه‌ی ایرانی زندگی ویکتور فرانکل
است.
کتاب در ماگادان کسی پیر نمی‌شود هم چاپ شده است.
سال‌ها پیش دو جلد خاطرات یوگینا گیزنبرگ در مورد زندگی و اسارت در اردوگاه‌های کار در شوروی را که خواندم برای

همیشه از پذیرفتن هر ایدئولوژیی رها شدم. چنان رهایی که طعم خواندش و تصاویر زندگی گیزنبرگ همیشه برایم یادآور
شوق به زیستن و خود بودن است.
مشخصات این دو جلد خاطرات یوگینا گیزنبرگ به این شرح است:
جلد اول سفری در گردباد/ نوشته یوگینا کینزبرگ؛ ترجمه مهدی سمسار، انتشارات خوارزمی
جلد دوم در دل گردباد / نوشته یوگینا کینزبرگ؛ ترجمه فرزانه طاهری، انتشارات نیلوفر
اینها همه روایت تجربه ی نابخردانه ترین نمایشی است که انسان برای انسان می تواند اجرا کند و شگفتا که تنها انسان ،
انسان خود ساخته ، انسان در جستجوی خویشتن ، انسان معنا دهنده به هستی می تواند این همه صحنه های وحشت و
جنایت انسان ساخته را پیروزمندانه تماشا کند.
به این فکر میکنم وقتی دختری جنینی از پدری نامعلوم در شکم را به اضطراب می کشد یا کودکی از غم میگرید یا مردی از
بیکاری و تنگدستی بیچاره میشود . این همه با گولاک تفاوتی ندارد همه نمایشی ست که انسان برای انسان اجرا میکند
تمام این متن را با این موسیقی گوش کنیدآداجیو اثر آلبینونی
More from my sit
زندگی در دوزخ با صراحی شکستهسریال چرنوبیل و انسان خود آیینجملاتی از کتاب روزها در راه ، نوشته ی شین براری و  شاهرخ مسکوب منو بغل کن کتاب سر کلاس با کیارستمیمن سرم را تراشیدم.
Post Views: ۶۶۵
از کتابتقویت ارادهکتابنقد فیلم
کتاب از شین براری

  • ۲۰/۰۴/۲۴
  • داستان کوتاه ادبی

شهروزبراری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی